معاون آموزش و پژوهش سازمان نظام پزشکی در دیدار خود با رئیس اداره کل آموزش مداوم وزارت بهداشت در خصوص اولویت های آموزشی جامعه پزشکی به بحث و تبادل نظر پرداختند.
به گزارش خبرنگار اداره کل روابط عمومی، دکتر بابک شکارچی معاون آموزش و پژوهش سازمان نظام پزشکی در دیدار با دکتر بهنام ثبوتی رئیس اداره کل آموزش مداوم وزارت بهداشت در خصوص یکسان سازی سیاست های آموزشی جامعه پزشکی با توجه به شرایط خاص کرونا و نیز برنامه ریزی برای دوران پسا کرونا؛ اعتبار بخشی برنامه های آموزشی ؛ هماهنگی در جهت یکسان سازی تقویم برنامه های آموزش مداوم در سراسر کشور و همچنین هماهنگی در خصوص راهکارهای ارتقاء کیفی آموزش مداوم جامعه پزشکی به بحث و گفت و گو پرداختند.
لازم به ذکر است در این جلسه؛ اخلاق حرفهای پزشکی ، موضوعات جدید در فناوری پزشکی مانند هوش مصنوعی و نانو، به روز نمودن بسترهای سخت افزاری و نرم افزاری جهت اجرای برنامه های آموزشی و همچنین ارائه آخرین راهنماهای بالینی در زمینه پاندمی کرونا به عنوان اولویت های آموزشی جامعه پزشکی کشور برشمرده شد.
یکی از سوالاتی که به خصوص برای کادر درمان به دلیل عدم تامین به موقع و کافی اسپوتنیک پیش آمده، امکان تزریق آسترازنکا پس از دوز اول اسپوتنیک است و یا دریافت آسترازنکا بعنوان بوستر (دوز سوم) پس از دو دوز اسپوتنیک میباشد. لذا در اینجا به اطلاعات موجود در مورد استفاده ترکیبی از این دو واکسن میپردازیم.
در مردادماه امسال سرمایه گذار اسپوتنیک (RDIF) اعلام نمود که در یک کارآزمایی بالینی از ترکیب اسپوتنیک در دوز اول با آسترازنکا در دوز دوم، ایمنی بخشی بهتری به دست آمد که با هیچ عارضه خاص و اضافه تری همراه نبود و ابتلای مجدد به کووید۱۹ نیز اتفاق نیفتاد. البته این پژوهش بر روی ۵۰ نفر و در کشور آذربایجان انجام شده بود. این مطالعه نشان داد که در ۱۰۰٪ شرکت کنندگان آنتی بادی بر علیه پروتیین S ویروس ساخته شد، لذا به دنبال آن کمیته اخلاق پزشکی وزارت بهداشت روسیه مجوز کارآزمایی استفاده از این دو واکسن را در ابعاد وسیع تر صادر نمود که نتایج قطعی آن تا پایان امسال انتشار خواهد یافت. پیش از این در کشورهای امارات، بلاروس و آرژانتین هم مجوز مصرف آسترازنکا پس از اسپوتنیک صادر شده بود.
اکنون بحرین اسپوتنیک لایت (با ایمنی بخشی نزدیک به ۸۰٪) را برای افراد بالای ۱۸ سال به عنوان دوز سوم در کنار فایزر در کسانی که آن را پیشتر دریافت کردند، تجویز میکند. امارات نیز اخیرا اسپوتنیک لایت را به عنوان دوز استاندارد و یا بوستر تایید نمود. قابل ذکر است که اسپوتنیک لایت همان دوز اول اسپوتنیک استاندارد با وکتور آدنوویروس Ad26 است.
در خصوص تولید آنتی بادیهای ضد وکتور و خطر کاهش ایمنی ناشی از واکسن به دلیل تخریب دوز دوم به دلیل آشنایی بدن با وکتور، باید گفت که ترکیب آسترازنکا و اسپوتنیک باعث میشود که وکتورهایی کاملا متفاوت معرفی شوند که میتوانند از میزان پدیده anti-vector antibody بکاهند. در دوزهای استاندار اسپوتنیک آدنوویروس های متفاوتی استفاده شده (Ad26 در دوز اول و Ad5 در دوز دوم) و در آسترازنکا نیز از آدنوویروس شامپانزه استفاده شده که بدن انسان با آن آشنا نیست.
پروفسور بودو پلاچر از مدیران انستیتو ویروس شناسی دانشگاه Mainz میگوید تولیدکنندگان معتبر واکسنهای حاوی وکتور همانند آسترازنکا و اسپوتنیک در حال بررسی ترکیب این واکسنها به دلایل مختلف از جمله افزایش ایمنی بخشی و مقابله با پدیده Anti-vector antibody (یا ایمنی ضد وکتور هستند) که حتی دولت بریتانیا نیز در آن سرمایه گذاری نموه که هدف آنها استفاده بهینه از ذخائر واکسن در جهان است، البته دکتر متیو اسنِیپ ویرولوژیست دانشگاه آکسفورد که مدیر این پژوهش است، میگوید دانشگاه در این طرح بیشتر به کاهش اثر ایمنی ضد وکتور علاقمند است، بخصوص برای دوز سوم (بوستر).
پروفسور ایان جونز از دانشگاه ردینگ نیز میگوید برخلاف ژن تراپی، در تولید واکسن از مقادیر جزیی وکتور استفاده میشود که این امر خود کاهنده پدیده ایمنی ضد وکتور است، به علاوه اینکه وکتورها قدرت تکثیر در داخل سلول را نداشته و لذا آنتی بادی ناشی از حضور آنها در بدن و تحریک T-cellها بر علیه آنها چندان قوی نیست.
نتیجه میگیریم هم به لحاظ تئوری و هم از نظر نتایج اولیه پژوهشها و کارآزماییهای بالینی موجود، استفاده از آسترازنکا پس از اسپوتنیک، چه به عنوان دوز دوم و چه بوستر از نظر علمی و عملی توجیه دارد چون نه تنها ایمنی بخشی نسبتا بهتری در کارآزماییها داده، بلکه از اثر Anti-vector antibody نیز میکاهد چون وکتورهایی کاملا متفاوت در وضعیت ترکیب این دو واکسن به بدن معرفی میشود که بالاخص در آسترازنکا که از آدنوویروس نا آشنا شامپانزه استفاده میکند، این امر بارزتر است.
دکتر حسن رودگری
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
منابع:
-clinicaltrialsarena. com/news/astrazeneca-shot-sputnik-light
-thelancet. com/article/S0140-6736
-fzi.uni-maintz. de
-researchgate. net/39789968
-stx.ox.ac. uk/article/mathew-snape
-reuters. com/world/26.07.2021 & 06.010.2021
-rdif.ru
اخیرا مطالعات نشان داده که حداقل یک سوم بیماران مبتلا به کووید۱۹ در همه سنین و هر دو جنس دچار حداقل یک عارضه طولانی مدت کووید در ۶ ماه پس از بیماری میشوند.
بیشترین عوارض از نوع تنفسی، گوارشی، خستگی و کوفتگی، درد و اضطراب و افسردگی میباشد.
یک مطالعه توسط دانشگاه آکسفورد بر روی حدود ۲۷۰ هزار نفر که مبتلا به کووید۱۹ شده و نجات یافتند نشان داد که چگونه ۹ عارضه در مبتلایان به کووید۱۹ به نسبت آنفلوانزا از ماندگاری طولانی تری برخوردار بوده است و ۳۷٪ آن ها حداقل یکی از عوارض کووید۱۹ را ۳ تا ۶ ماه بعد از بهبود کماکان با خود داشتند. هرچند این عوارض در آنفلوانزا هم دیده میشد اما در کووید۱۹ تا ۱/۵ برابر شیوع و ماندگاری بیشتری در طولانی مدت داشت.
عوارض طولانی مدت در بیماران بستری شده و زنان شایع تر بوده است. در افراد مسنتر و مردان بیشتر عوارض تنفسی و اختلالات روانی از نوع شناختی (cognitive) و در جوانترها و زنان بیشتر سردرد، علائم گوارشی و اضطراب و افسردگی شایعتر بود.
در مجموع سمپتومهای زیر بعنوان عوارض طولانی کووید۱۹ در سایر مطالعات نیز گزارش شده است:
خستگی و کوفتگی شدید (Fatigue)، تنگی نفس، درد و فشار قفسه سینه، اختلالات حافظه و تمرکز، اختلال خواب (Insomnia)، طپش قلب، سرگیجه، گزکز و مورمور در اندام و انگشتان، درد مفاصل، افسردگی و اضطراب، وزوز گوش، دردگوش، تهوع، اسهال، درد معده، کاهش اشتها، تب، سرفه، سردرد، دردگلو، اختلال و یا فقدان بویایی و راش های پوستی.
نتیجه میگیریم که پزشکان این موارد را به بیماران متذکر شوند و یا در صورت رجوع بیماران با چنین سمپتومهایی حتما از سابقه کووید۱۹ و شدت آن بپرسند.
✍️دکتر حسن رودگری
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
منابع:
-ox.ac.uk/news
-nhs.uk/long-term-effects-of-coronavirus-long-covid
-cdc.gov/coronavirus/2019-ncov/long-term-effects
مطالعات اخیر نشان دادهاند که انواع جهش یافته ویروس کرونا SARS- COV- 2 قدرت سرایت بیشتر و یا فرار از هر دو ایمنی ایجاد شده بوسیله واکسن و ابتلای به بیماری دارند.
در حال حاضر روشهای توالی یابی ژنوم ویروس میتواند به تشخیص انواع جدید و جهش یافته کمک کند ولی این روشها از طریق آزمایشهای معمول تشخیص بیماری کرونا قابل انجام نیست. با توجه به سیاستهای بهداشتی کشورها در مقابله با این بیماری و تشویق مردم به واکسیناسیون، این سوال ایجاد میشود که این واکسنها تا چه مقدار در مقابله با سویههای جدید ویروس جهش یافته تاثیر دارند؟
تاکنون اکثر ارزیابیهای انجام شده بر روی تاثیر واکسن بر سویههای جدید که از طریق اندازهگیری آزمایشگاهی سطح پادتن ها و یا پاسخ ایمنی سلولی و مقایسه آن با سویه اصلی بوده نشان داده که در افراد واکسینه شده ویا مبتلایان قبلی، میزان ابتلا مجدد (تشخیص بالینی یا آزمایشگاهی یا هر دو) واقع شده است.
اگر چه این مطالعات از لحاظ طراحی متفاوت هستند لیکن تجمیع نتایج دالّ بر جلوگیری از شدت بیماری در مراحل مختلف است هرچند در ابتلا به سویه جدید کاهش تاثیر پادتنهای خنثی کننده دیده شده است.
در طی ماههای گذشته و با شیوع همهگیری سویه دلتا در بین افراد واکسینه شده در برخی از کشورها، به این نگرانی دامن زده شد که واکسن در مقابل سویه دلتا تاثیر محدودی دارد و لذا دولتها را برآن داشت تا مردم (حتی واکسینه شدگان کامل) را به استفاده از ماسک در مکانهای دربسته و انجام تست تشخیصی در صورت در معرض قرار گرفتن با بیماران توصیه نماید.
افزایش همهگیریهای را میتوان به سرایت پذیری بالاتر سویه دلتا، گریز آن از ایمنی ایجاد شده بوسیله واکسن و همینطور افزایش تماس افراد واکسینه شده با افراد غیر واکسینه در مکانهای عمومی نسبت داد که موجب افزایش خطر ابتلا گشته است.
بر طبق یافته های منتشر شده تاثیر دو دوز تزریق واکسن آسترازنکا (دوهفته پس از دوز دوم) در مقابل ویروس آلفا ۷۴/۵٪ (هفتادو چهار نیم درصد) میرسید که ۹۰ روز پس از دوز دوم به ۶۱٪ کاهش مییافت. ایمنی بخشی آسترازنکا در مقابل سویه دلتا ۶۷ درصد برآورد میشود. البته دو هفته پس از دوز اول آسترازنکا، این رقم در مقابل دلتا حدودا ۳۴٪ درصد میباشد.
فایزر که در مقابل سویه اولیه آلفا حدود ۹۲٪ ایمنی بخشی داشت در روز های ۳۰ و ۶۰ و ۹۰ بعد از تزریق دوم به ۹۰٪ و ۸۵٪ و ۷۸٪ به ترتیب میرسد. اکنون در مقابل سویه دلتا حدود ۳۴٪ پس از یک دوز و بیش از ۸۰٪ دو هفته پس از دوز دوم ایمنی بخشی دارد و ۹۶٪ از بستری شدن به علت شدت بیماری ناشی از سویه پیشگیری میکند.
مطالعات نشان دادند که دوز سوم این واکسن میتواند تا ۵ برابر آنتی بادی بیشتر در سنين ۱۸ تا ۵۵ و تا ۱۱ برابر آنتی بادی در سنین ۶۵ تا ۸۵ ایجاد نماید.
ایمنی بخشی سایر واکسنها در مقابل سويه دلتا عبارت است از ۶۷٪ برای جانسون و۶۶٪ تا ۹۵٪ برای مادرنا
نتیجه میگیریم که با توجه به اطلاعات محدود در خصوص ایمنی واکسن در مقابل سویههای جدید کماکان باید توصیه های بهداشتی و پیشگیرانه مطابق با رویه گذشته ادامه داد و البته به تزریق واکسن سرعت بخشید. کندی واکسیناسیون در برخی کشورها فرصت بیشتری به ویروس جهت تولید سویه جدید میدهد.
ضمنا توصیه میشود تا مردم واکسیناسیون خود را به امید ظهور واکسنهای نوینتر و موثرتر بر علیه سویههای جدید به تاخیر نیندازند. هرچند برخی از شرکتهای سازنده واکسن تلاش برای تغییرات لازم برای مقابله با سویه های جدید را در دستور کار خود دارند (که از جمله آنها آسترازنکا هست). لذا تا زمان تولید و تایید چنین واکسنهایی و پس از ورود آنها به بازار، تزریق دوز یادآور میتواند در جلوگیری از ابتلا به فرمهای شدید بیماری موثر باشد. تامین دوز یادآور بخصوص برای واکسنهایی با ایمنی بخشی پایبن تر باید از هم اکنون در دستور کار دستگاه های مدیریت واکسیناسیون در کشور قرار گیرد.
مَخلص کلام اینکه به نظر میرسد سویههای جدید ویروس سرایت پذیری بالاتر و یا ایمنی گریزی بیشتر و یا هر دوی این خصوصیات را دارا میباشند و در حال حاضر انجام واکسیناسیون با واکسنهای موجود برای پیشگیری از بیماری شدید، بستری و مرگ و میر امری موثر و حیاتی است.
دکتر علیرضا پاسدار
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دکتر حسن رودگری
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
منابع:
-MedSynapse
-PMID:34289274
-doi: 10.1038/d41586-021-02261-8
-healthline.com/Yasemin .Sakay/26Aug2021
این روزها همه جا سخن از واریانت لامبدا ویروس کروناست که بار اول در شهریور پارسال از کشور پرو گزارش شد و البته داستانهای بسیاری نیز در موردش گفته میشود که برخی پایه علمی ندارند. سویه لامبدا توسط WHO یک واریانت مورد توجه Variant of interest ارزیابی شده و هنوز در گروه مورد نگرانی قرار نگرفته است اما در صورت گسترش بیشتر ممکن است در گروه نگران کننده قرار گیرد. م
در این واریانت دو جهش G75 V و T76 I در لوپ بین دو Beta-strands آنتی پارالل واقع میشود که در بین سکوئنسهای ۲۴۶ تا ۲۸۰ هستند. به نظر میرسد این دو جهش مسئول پایدارتر شدن گلایکوپروتئین S میشوند و بر روی محل اتصال آنتی بادی های مونوکلونال اختصاصی علیه ویروس اثر مستقیم دارند. از طرفی یک دیلیشن در سکوئنسهای بین ۲۴۶ تا ۲۵۲ در همین لوپ که از مشخصات سویه لامبدا است میتواند باعث تغییرات در سطح ویروس شود که نهایتا باعث کاهش چسبندگی آنتی بادی 4A8 به پروتئین سطح ویروس می گردد و احتمالا همین جهش تا حدی امکان فرار از ایمنی را به این واریانت بدهد. اما در مورد اثر جهش های دیگر همانند L452Q و F400S بر دامین RBD ویروس و چسبندگی آن به رسپتور ACE2 هنوز مستند علمی قوی وجود ندارد و به اثبات نرسیده.
لذا فرار از ایمنی در سویه لامبدا احتمالا یا در اثر یک دیلیشن (جهش حذفی) و کوتاه شدن محل اتصال آنتی بادی در لوپ پروتیین S باشد و یا در اثر تغییر سطح افزایشی گلاکولیزیشن باشد.
در یکمطالعه اخیر نیز کشف شده است که احتمالا دیلیشن کوچک دیگر در N-Terminal Domain واریانت لامبدا به آن قدرت مقاومت در مقابل ضدویروس ها را میدهد که باید بیشتر بررسی شود.
تا دو هفته پیش تعداد واریانت لامبدا در حال افزایش در آمریکای جنوبی و تا حدی USA بوده و تنها ۸ مورد از آن در انگلستان گزارش شد که همگی مسافر بودند، هرچند طبیعتا باید انتظار ورود آن را داشت.
حدس زده میشود که واریانت لامبدا که C.37 نیز خوانده میشود سرایت پذیری بالاتری نسبت به دلتا دارد. البته طبق گزارشات این واریانت در بین واکسینه شدههای شیلی نیز که یکی از سریعترین و بالاترین پوشش های واکسیناسیون را داراست، در حال افزایش میباشد و اکنون ۸۱٪ موارد جدید را تشکیل میدهد. البته محققین معتقدند عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی پس از دریافت دوز اول باعث این افزایش موارد جدید در واکسینه شدهها بود و برخی نیز نوع واکسن و قدرت پایینتر آن را مقصر می دانند. شیلی بیشتر از سینووک چینی استفاده نموده.
محققین دانشکده پزشکی دانشگاه نیویورک تحقیقی بر روی اثر واکسن بر سویه لامبدا انجام دادند و دریافتند که واکسنهای mRNA رایج در آمریکا شامل فایزر و مادرنا قدرت خنثی سازی واریانت لامبدا را دارند و مونوکلونال آنتی بادیها نیز هنوز بر آن موثرند هرچند این سویه به درجاتی از هر دو فرار میکند اما واکسن و مونوکلونال آنتی بادی هنوز موثرند. نتایج آنها نشان داد که لامبدا ممکن است تا دو برابر سرایت پذیری بیشتری از دلتا داشته باشد که احتمالا مربوط به جهش L452Q آن است ولی نیاز به بررسی بیشتر دارد.
هنوز رسما هیچ منبع معتبری اعلام ننموده که سویه لامبدا از لحاظ علائم بالینی از سایر واریانت های رایج متفاوت باشد که برای همه سویههای کرونا فعلا همان تب با حس حرارت روی سینه و پشت، سرفه جدید و مستمر که بیش از یک ساعت طول بکشدو یا دو یا سه اپیزود حمله سرفه در روز باشد و از دست رفتن بویایی و چشایی و یا پاروسمیا میباشد.
نتیجه میگیریم فعلا به اخبار نگران کننده از منابع غیر علمی در مورد سویه لامبدا و یا هر خبر دیگری که از رسانههای زرد منتشر میشود توجه نکنیم ولی از تجربه کشور شیلی درس گرفته و پروتکلهای بهداشتی را کما فی السابق در بین دریافت دوزهای واکسن کاملا رعایت کنیم. برای واکسینه شده ها در زمان حضور در مجامع و اماکن عمومی هیچ تخفیفی در رعایت پروتکلهای بهداشتی مثل پوشیدن ماسک، رعایت فاصله ۱/۵ تا ۲ متر و شستن دستها با الکل وجود ندارد.
ضمنا ستاد ملی کرونا و وزارت بهداشت نیز سریعا نسبتا به تامین واکسن های معتبر چه خارجی و چه داخلی که در تحقیقات اثر آنها بر سویه های مختلف ویروس کرونا اثبات شده باشد، تعجیل نمایند.
دکتر حسن رودگری
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
منابع:
- S. Pascarella et al. Cutting epitopes to survive. BioRxiv.14.08.2021
- T. Tada et al. BioRxiv.02.07.2021
- BJM 2021; 373:n1023
- news-medical.net.20.08.2021
رمدسیویر Remdesivir یک داروی وریدی است که به RNA polymerase باند شده و تکثیر RNA ویروس را مهار مینماید. این دارو مجوز FDA داشته و در بیمارستان قابل تزریق به بیماران بالای ۱۲ سال با وزن بیش از ۴۰ کیلو است هرچند مجوز اضطراری برای کودکان زیر ۱۲ سال نیز دارد. البته در هیچ کارآزمایی بالینی اثر آن اثبات نشده و مطالعات جدیدتر نیز به نفع آن نیست، اما همراه با دگزامتازون برای کووید۱۹ در برخی گایدلاینها مصرف میشود.
دستورالعمل مصرف رمدسیویر در صورت نیاز بر اساس شدت بیماری:
۱) بستری بدون نیاز به اکسیژن: اول استفاده از دگزامتازون یا سایر کورتون ها/ در این مورد دیتای کافی برای رد یا تایید اثرگذاری رمدسیویر وجود ندارد/ اما برای بیماران با احتمال پیشرفت بیماری همانند بیماریهای زمینهایی، شاید استفاده گردد.
۲) بستری و نیازمند به اکسیژن: رمدسیویر برای موارد نیاز به اکسیژن کم/ یا دگزامتازون و رمدسیویر برای موارد افزایش نیاز به اکسیژن / یا فقط دگزامتازون اگر امکان استفاده همزمان از رمدسیویر نباشد.
۳) بستری و نیازمند اکسیژن از طریق دستگاه high flow یا ونتیلاسیون غیرتهاجمی: استفاده از دگزامتازون/ و یا ترکیب دگزامتازون و رمدسیویر. اگر بیمار اخیرا بستری شده و سطح نیاز به اکسیژن سریعا بالا رفته و شاخص های التهابی بالاست میتوان Baricitinib یا Tocilizumab را به یکی از دو حالت فوق اضافه نمود.
۴) بستری و نیازمند ونتیلاسیون مکانیکال تهاجمی یا اِکمو: دگزامتازون برای اکثر موارد. اگر اخیرا در ICU پذیرش شده دگزامتازون و Tocilizumab.
البته در موارد فوق از نظر پشتوانه پژوهشی دگزامتازون در کارآزمایی های بالینی نتایج تایید شدهایی نسبت به رمدسیویر داده است.
رمدسیویر میتواند عوارض گوارشی همانند تهوع داشته و سطح ترانس آمینازها و پروترومبین تایم را بالا ببرد و یا حساسیت بدهد و در ۱۱-۶٪ موارد نارسایی تنفسی و در ۷٪ هایپوکالمی بدهد. لذا آزمایشات آنزیمهای کبدی و Ptt پیش از درمان لازم است و اگر ALT ده برابر از حد نرمال بالاترست رمدسیویر قطع شود. ضمنا در نارسایی های کلیوی با میزان estimated GFR زیر ۳۰ بهتر است رمدسیویر استفاده نشود. در ضمن تجویز کلرکین و یا هیدورکسی کلرکین می تواند از اثر رمدسیویر بکاهد. همچنین در یکمطالعه بر روی ۸۶ زن باردار، رمدسیویر عارضه سختی نداد.
جالب این که علیرغم فواید احتمالی که قبلا برای رمدسیویر قائل بودند اما مطالعه جدیدتری که بر روی ۷۴۵۲ بیمار بستری که ۳۸۸۶ نفر آنها با سن متوسط ۵۹ سال رمدسیویر دریافت کرده بودند، نشان داد که رمدسیویر تقریبا بر کاهش میزان مرگ و میر در بستریها، ظرف ۲۸ روز بی اثر و یا کم اثر بوده و نتوانست مدت زمان اتصال بیمار به ونتیلاسیون مکانیکال را کم کند و در عین حال در کاهش نیاز به اکسیژن نیز عملکرد مبهمی داشته است.
نتایج یک پژوهش در جولای ۲۰۲۱ توسط دکتر Ohl نیز نشان داد که ۱۲/۲٪ از مبتلایان دریافت کننده رمدسیویر در قبال ۱۰/۶٪ از دریافت کنندگان دارونما ظرف ۳۰ روز فوت کردند که حاکی از عدم وجود اختلاف معنادار و تقریبا بی اثر بودن رمدسیویر است. دکتر Ohl معتقد است اگر دلیل دیگری برای بستری شدن بیمار وجود ندارد نباید وی را بخاطر دریافت رمدسیویر بستری نمود.
نتیجه میگیریم در حالیکه رمدسیویر اثر مبهمی بر درمان کووید۱۹ دارد، پس چرا در ایران در حد وسیع و بدون رعایت گایدلاین و با تحمیل هزینه های سنگین و سرگردانی بیمار، تجویز میشود و متاسفانه نظارت درستی وجود ندارد و گاهی با ارقام نجومی در بازارسیاه خرید و فروش میشود. تجویز در این سطح گسترده و بدون رعایت گایدلاین میتواند خطای پزشکی محسوب شود و در صورت عارضه پزشک ضامن است.
البته هزینه تامین این دارو در چنین سطح وسیعی میتوانست برای تامین واکسن و یا سایر تجهیزات ضروری در درمان کووید۱۹ صرف شود. وقتش رسیده تا دستگاه های نظارتی در شفاف سازی وضعیت رمدسیویر ورود نمایند و برای تجویز آن محدودیت شدید گذاشته شود و مثلا فقط متخصصین داخلی، عفونی و طب اورژانس مستقر در بیمارستان ها با رعایت گایدلاین بتوانند دستور تجویز بدهند.
نتایج پژوهش ها نشان میدهد برای موارد بستری اثر دگزامتازون بسیار معتبرترست و بعید نیست در موارد بهبودی پس از تجویز رمدسیویر این دگزامتازون همراه بوده که موجب اثر گشته است.
دکتر حسن رودگری
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
منابع:
-Ansems et al. Cochrane library/05Aug2021
-medscape. com/viewarticle/954888
-Beigel et al. NEJM.
2020;383:1813
-covid19treatmentguidelines.nih.gov
بیشتر بیماران کووید۱۹ خفیف/متوسط در منزل با استراحت، دریافت مایعات و علامت درمانی خوب می شوند.
چه درمان هایی برای کووید۱۹ شدید (sever) پیش از بستری کمک کننده است؟
در نوامبر ۲۰۲۰ FDA به دو ترکیب مونوکلونال آنتی بادی یعنی Bamlanivimab 700mg با Etesevimab 1400mg
و همچنین Casirivimab 600mg با Imdevimab 600mg، که هر دو بصورت تکدوز وریدی اند، برای افراد بالای ۱۲ سال با شدت خفیف/متوسط با افزایش خطر بستری بلافاصله پس از شروع علائم، مجوز داد.
چه داروهایی را میتوان برای بستریها استفاده کرد؟
دگزامتازون 6mg تک دوز روزانه برای ۱۰ روز:
این دارو برای بستری ها می باشد بخصوص در زمینه خطر طوفان سایتوکاینی. پردنیزولون و متیل پردنیزولون (250 تا 500 میلیگرم روزانه تا سه روز و سپس پردنیزولون ۵۰ میلیگرم روزانه تا ۱۴ روز) نیز در این گروهند.
در زن باردار یا شیرده ترجیحا ۴۰ میلیگرم پردنیزولون روزانه.
دارو Tocilizumab:
این یک مونوکلونال آنتی بادی با نام Actemra است که مناسب سنین بالای دو سال بوده و همزمان با کورتیکواستروئید و اکسیژن تجویز می شود (تک دوز 8mg/kg در سرم نمکی طرف یک ساعت ) و برای متصلین به ECMO نیز مناسب است. اکتمرا در حقیقت اینترلوکین۶ را بلاک میکند.
اندیکاسیون مصرف: تست pcr مثبت، غیربستری، قبلا دگزا شروع شده، اکسیژن زیر ۹۲٪ و crp در حد ۷۵ یا بیشتر.
کنتراندیکاسیون: مهار کنند IL-6 در ۴۸ ساعت اخیر قبل از اکسیژن گرفته، حساسیت قبلی به توسیلیزوماب یا ساریلوماب، سطح ALT یا AST بیش از ۵ برابر نرمال، TB فعال یا بیماری قارچی، نوتروپنی و پلاکت زیر ۵۰ هزار. در زن باردار و شیرده اطلاعات کم است.
رمدیسیویر Remdisivir:
یک داروی ضد ویروس و مناسب افراد بالای ۱۲ سال و حداقل با وزن ۴۰ کیلو با دوز اولیه 200mg تک دوز در روز اول و سپس 100 mg روزانه برای ۵ تا ۱۰ روز میباشد.
درمان ضدانعقادی:
این درمان ها تقریبا برای همه بستریهای کووید۱۹ برای پیشگیری از لخته خون به کار میرود. معمولا دوز پایین روزانه هپارین (0.5mg/kg) یا روزانه Enoxaparin ( زیر ۵۰ کیلو 40mg، بین ۵۰ و ۹۹ کیلو 40mg یک بار و در کریتیکال ۴۰ میلی دوبار ، بین ۱۰۰ و ۱۵۰ کیلو 40mg دوبار و بالای ۱۵۰ کیلو ۶۰ میلی دوبار ) استفاده می شود. ممکن است دوزهای بالاتر نیاز شود. اندیکاسیون مصرف: سن بالا، بستری شدن ۷ روز و بیشتر، بستری ICU، سرطان، سابقه VTE، ترومبوفیلیا، زمینگیری و بی حرکتی شدید، IMPROVE score برای VTE بیش از ۴ (سابقه VTE مساوی ۳، سرطان ۱ نمره، ترومبوفیلیا ۳ نمره و ۱ نمره برای سن بالای ۶۰).
کُنوالسنت پلاسما چیست؟
پلاسما بیماران کووید۱۹ پس از بهبود می تواند برای درمان سایرین به کار رود.
چه کسانی کاندید اهدا پلاسما هستند؟
کسانی که بیش از ۱۴ روز از ریکاوری آنها نگذشته باشد و سطح آنتی بادی ایشان بالا باشد. تجویز پلاسما باتطبیق گروه خون باید باشد. معمولا پلاسما هر اهدا کننده برای درمان تا ۳ نفر کافیست. مردان دو برابر بیشتر از زنان احتمال آنتی بادی بالا برای اهدا دارند، بین ۳۵ تا ۴۵ سال بهتر است، سابقه بستری شدن برای کووید۱۹ نشانه ایی از توانایی اهدا میتواند باشد.
آیا مصرف ایبوبروفن بیخطر است؟
هرچند WHO معتقد است استامینوفن (نه بیش از ۳۰۰۰ میلیگرم روزانه) برای درد و تب بهتر است اما اکنون بروفن را هم مجاز میداند.
آیا هیدروکسی کلرکین مطمئن و موثر است؟
انستیتو ملی بهداشت آمریکا NIH به دلیل بی اثری موضع گرفت مخالف است.
آیا ویتامین D و C در مقابل کووید۱۹ محافظت میکند؟
شواهدی وجود دارد که ویتامین D در مقابل شدت بیماری ممکن است محافظت کند. ویتامین D با تقویت ایمنی طبیعی بدن و ممانعت از التهاب ناشی از عکس العمل ایمنی کمک کننده است. مصرف ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ واحد روزانه ویتامین د مفید است بخصوص بالای ۷۰ سال.
ولی مصرف دوز بالای ویتامین ث تایید شده نیست.
نتیجه میگیریم باید در دستورالعملها و یا سلایق درمانی بازنگری جدی صورت پذیرد در حالی که بیماران خفیف یا متوسط کووید۱۹ به خصوص در بخش خصوصی با حجم بالایی از تجویزهای بدون اساس علمی محکم (همانند آزیترومایسین، داکسی سیکلین، انواع مکمل و غیره) روبرو هستند که علاوه بر بیاثری میتواند بعضا اثرات منفی بر روی سلامت افراد و یا اقتصاد دارو داشته باشد.
دکتر حسن رودگری
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
منابع:
- Harvard Health Publishing/Harvard Medical School
-Pinzón et al: doi.org/10.1371
-nih.gov/covid19treatment
-Uni. Hospt. Birmingham protocol
-bnf.nice.org.uk/remdesivir
-west Soffolk NHS foundation trust/CG10393-5
کره جنوبی اعلام کرده حداقل دو بیمار مبتلا به کووید۱۹ را شناسایی کرده که مبتلا به نوع جدیدی از ویروس کرونا هستند که اخیرا شناسایی شده و نامش را «دDelta Plus» گذاشتهاند. به نظر میرسد نوع «دلتاپلاس» از جهش دلتا ایجاد شده باشد که نخستین بار در کشور هند شناسایی شد.
برخی محققین معتقدند میزان سرایتپذیری نوع دلتاپلاس نسبت به نوع دلتا افزایش پیدا کرده، اما این موضوع هنوز به صورت قطعی اثبات نشده است. تا به حال این واریانت در کشورهای انگلستان، پرتقال و هند نیز شناسایی شده است.
بهنظر میرسد واکسنها موجود همچنان روی نوع جدید موثر هستند و باعث کاهش قابل توجه علائم و مرگومیر بیماران میشوند.